رشته علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور مبارکه تخصصی

رشته علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور مبارکه

رشته علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور مبارکه تخصصی

رشته علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور مبارکه

جامعه شناسی:

بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی سیاسی

"بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی سیاسی"


در بخش یک مفهوم "جامعه‌شناسی سیاسی" (Political Sociology) را توضیح دادیم و در بخش دوم که پیش روی خوانندگان است بیشتر در پی پرسش به این پاسخ است که چه کسانی بنیان گذار جامعه‌شناسی سیاسی هستند و به چه دلیل ؟ چه نظراتی ارائه شده است از سوی افرادی که پایه گذار این شاخه از علم معرفی می شوند؟ این نکته را یاد آورم شوم که در این بخش نگاهی بسیار کوتاه به این اندیشمندان و چکیده ای از نظریاتشان خواهیم داشت و برای گسترده شدن موضوع آن را به بخش های آینده موکول خواهیم کرد.

"موریس دورژه" (Mourice Duverger) در کتاب "بایسته‌های جامعه‌شناسی سیاسی" معتقد است که "منتسکیو" نخستین صاحب نظری است که با کتاب معروفش "روح القوانین" (1748) "جامعه‌شناسی سیاسی" را با روش علمی بنیان گذارد. "موریس دورژه" اشاره ای دارد که "منتسکیو" در این اثر به صراحت می نویسد « در اینجا آنچه که هست گفته می شود نه آنچه که باید باشد» و در جایی دیگر به شرح و تبیین « روابط لازمی» می پردازد که از طبیعت اشیاء ناشی می شوند.

به هر حال بعضی معتقدند که "منتسکیو" تمام عوامل و عناصر موثر بر پدیده های اجتماعی را همزمان بر می شمارد و تاثیر متقابل این عوامل را در دایره کلیت اجتماعی در چارچوب یک روش ساختاری به نمایش می گذارد. در این نگرش هیچ عاملی به تنهایی علت العلل را تشکیل نمی دهد ( بر خلاف نگرش مارکس) و هر پدیده اجتماعی از سایر پدیده ها تاثیر پذیرفته و متقابلا بر انها اثر می گذارد.

اما از منتسکیو که بگذریم با "کارل مارکس" Karl Marx و "ماکس وبر" (Max Weber) دو دانشمند آلمانی که دو سنت را در جامعه‌شناسی بر جای گذاردند و بسیاری معتقدند که این دو بیش از هر کس دیگری حق و شایستگی بیشتری دارند تا بنیان گذار "جامعه‌شناسی سیاسی" محسوب شوند. در این بخش ابتدا نگاهی اجمالی خواهیم داشت به "کارل مارکس" و سپس به "ماکس وبر" و سنن به جا مانده از انها در جامعه‌شناسی سیاسی.

سنت مارکسیستی جامعه‌شناسی سیاسی:
"کارل مارکس" معتقد بود طبیعت هر جامعه به شیوه تولید مسلط بر ان بستگی دارد. همین شیوه تولید است که رابطه بین افراد، گروه ها، اندیشه ها و ارزش های مسلط در آن جامعه را تعیین می کند. در نظر مارکس تضاد بین کار و سرمایه و از طرف دیگر تضاد بین سرمایه و کارگر، منشا ایجاد طبقه و گروه اجتماعی است. پس این چند خط به ما می گوید که اساس نظریه جامعه شناسی‌سیاسی کارل مارکس "مبارزه طبقاتی" است. این مبارزه هم بین دو طبقه در جریان می باشد. طبقه ای که ابزار تولید را در اختیار دارد و طبقه ای که فاقد این ابزار است.

در دیدگاه مارکس اقتصاد زیربناست و سایر مسائل از قبیل سیاست،حقوق، طبقه، فرهنگ و... روبنا هستند. دولت مظهر آشتی ناپذیری و تضاد طبقاتی است. جنبه اجار آمیز دولت مورد تاکید مارکس بوده است و معتقد است دولت قبل از هر چیز عاملی است برای سرکوب مقاومت طبقه کارگر در مقابل استثمار. «دولت مدرن چیزی نیست جز کمیته کمیته ی مدیریت و اداره امور کل طبقه بورژوازی»( Marx:1977:223).زیر بنا که اقتصاد است در دیدگاه مارکسیستی تعیین کننده حیات اجتماعی و سیاسی است.

سنت وبری جامعه‌شناسی سیاسی: کلیدی ترین و محوری ترین موضوع جامعه‌شناسی سیاسی "ماکس وبر"، بحث استقلال عرصه ی سیاسی در سطح دولت است.این عبارت نمایانگر استقلال دولت و اهمیت سیاست های لیبرال دموکراتیک و آغاز سنت فکری کاملا ضدمارکسیستی است. وبر، به عنوان یک دانشمند لیبرال که متعهد به دفاع از آزادی فردی بود و آن را در عصر مدرنیته در خطر می دید آثارش را در مخالفت با جبر اقتصادی مارکس تدوین نمود.( Nash:2000:28). وبر قدرت را به گونه ای تعریف نمود که ممکن است در همه روابط اجتماعی حضور داشته باشد و معتقد بود نیازی نیست سیاست را فقط محدود به دولت نماییم.

او دولت را قدرتمندترین نهاد در جامعه مدرن می دانست، چرا که از انحصار مشروع زور بر یک سرزمین مفروض برخوردار است. پس زور و کاربرد مشروع آن ویژگی های اساسی دولت را شکل میدهند. وبر سیاست را " کوشش برای سهیم شدن در قدرت یا کوشش برای نفوذ کردن در توزیع قدرت،خواه میان دولت ها یا میان گروه های درون یک دولت" تعریف کرد (راش، 1377:18)

به اعتقاد وبر رابطه ی میان حکم و اطاعت [حاکم و مردم] اگر ناشی از کنش عقلانی و هدفمند باشد، سلطه ای بوروکراتیک و قانونی شکل می گیرد و اگر رابطه ی حکم و اطاعت مبتنی بر عاطفه و ارادت شخصی باشد، سلطه ی کاریزمایی شکل می گیرد، و از رابطه ی حکم و اطاعت که مبتنی بر سنت هاست سلطه یا سیاست سنتی شکل می گیرد. بنابراین موضوع جامعه شناسی سیاسی ماکس وبر بررسی انواع اصلی سیاست یا سلطه ی سیاسی است ( بشیریه، حسین، جامعه شناسی سیاسی نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی، تهران، نی، ، 59ص1374)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.