محمد جواد زاهدی*
نظریه جامعه شناختی از سویی موضوعی انتزاعی و دشوار فهم است و از سوی دیگر، گو آن که مفاهیم و تبیین هایی جوهرین (Substantive) را بکار میگیرد اما در عین حال بر تبیین هایی متمرکز است که بخشی از زندگی روزمره اند و به این اعتبار نه بیگانه و دور از دسترس فهم، که آشنا و مأنوس برای همگان به نظر می رسد. به اعتبار همین ویژگی های تناقض نمایانه میتوان نظریه جامعه شناختی را گزاره هایی سهل و ممتنع دانست.